مشکاتمشکات، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

نور زندگی ما

چندتا عکس

سلام مامان خوشگلم امشب اولین شبه ماه رمضانه. امیدوارم خدا قدرت بهمون بده بتونیم سربلند این ماه و بگذرونیم. سیما جون امروز نهار و با ما بود و بعدش رفتیم پارک. چون فقط چندتا عکسه میزارم تو ادامه مطلب عکسای خونه سارا جون که شقایق جون زحمتش و کشیده: مشکات و لیانا جون مشکات لیانا و وانیا جون مشکات یکی از کتاب های استیکر دارش و پیدا کرد و داره یواشکی کیف میکنه!!! اینم پارک امروز   امروز بعده پارک رفتیم وسط میدون هلال احمر نشستیم، یه اقایی هم نشسته بود قرآن میخوند، باد که میزد، نمه آب ه فواره ها میپاشید رو صورتمون، خیییلی رویایی بود. ما هم از وای فای رایگان میدون استفاده کردیم :دی این ...
7 تير 1393

برگشتن مادر جون پدر جون، پارک ها،خونه بنیتا جون، سبحان جون

سلام سلام خوشگل و ناز مامان از خوش زبونیت نگم که دیگه گفتن نداره. امروز میگفتی بعضی از موتوری ها حواسشون نیست میان تو پیاده رو، تبججه (توجه) ندارن!!!  یا اینکه رفتیم تو سوپرمارکت، دراژه خواستی، گفتم ما نیومدیم که دراژه بخرم، گفتی: یر فلصت (سر فرصت) برام میخری؟ مغازه داره غش کرد از خنده ههه ههه تو این مدت یه بار پارک اب و اتش رفتیم، اب بازی کردیم حسسسابی، بعدشم رفتیم پارک دنجی که تو ملاصدرا بود، رفتنی بستنی فالوده هم خریدیم جای همه خالی، خیییلی خوش گذشت. یه روز هم رفتیم خونه تداعی جون، خیلی وقت بود میخواستیم برنامه ش و بزاریم، خلاصه طی یک حرکت ضربتی برنامه جور شد و رفتیم. مااااشالاه به این همه هنر، دست گل خودش و علی جون درد نکنه...
6 تير 1393
1